دست نوشته های یک مانی

دست نوشته های یک مانی

دست نوشته هایی از سوی کسی که بر عکس بسیاری فکر می کند ...
دست نوشته های یک مانی

دست نوشته های یک مانی

دست نوشته هایی از سوی کسی که بر عکس بسیاری فکر می کند ...

بگذار این سالهای حرام بگذرد ...

خواستم در ارتباط با اربعین بنویسم و دیدم شاید بهتر باشد از علی شریعتی و نگاهش به حسین بگویم و کلمات اعجاز مانند وی در رابطه با مزار حسین ؛ همه گفتنی ها را می گوید .


ولی قبل از آن شاید ذکر یک نکته مهم باشد و آن هم اینکه ؛ چرا از بین یازده امام مدفون شیعه ، تنها مزار حسین است که پرچمی سرخ در آن بر افراشته شده ؟ چرا سایر ائمه شیعه بر مزارشان ( البته اگر مزار داشته باشند ) بیرقی سبز رنگ بر افراشته شده و این مزار حسین است که همیشه بیرقی سرخ ، در آن به اهتزاز در آمده ؟


« در قبائل عرب همواره جنگ بو ؛ اما مکه زمین حرام بود و چهار ماه رجب و ذیعده و ذی الحجه و محرم ، زمان حرام ، یعنی که در آن جنگ حرام است . دو قبیله که با هم می جنگیدند ، تا وارد ماه حرام می شدند ، جنگ را موقتا تعطیل می کردند ، اما برای آنکه اعلام کنند که در حال جنگند و این آرامش از سازش نیست ، ماه محرم رسیده است و چون بگذرد ، جنگ ادامه خواهد یافت ، سنت بود که بر قبه ی خیمه ی فرمانده ی قبیله ، پرچم سرخی بر می افراشتند تا دوستان ، دشمنان و مردم ، همه بدانند که جنگ پایان نیافته است . »



« آنها که به کربلا می روند ، می بینند که جنگ با پیروزی یزید پایان گرفته و بر صحنه ی جنگ ، آرامش مرگ سایه افکنده است . اما باید ببینند که بر قبه ی آرامگاه حسین ، پرچمی سرخی در اهتزاز است . 

بگذار این سالهای حرام بگذرد ! » 


( حسین وارث آدم ، ص 87 )

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد