کمتر از پانزده سال از شعار خامنه ای رهبر است ، وارث پیغمبر است ؛ مخالف هاشمی دشمن پیغمبر است ، می گذرد .
این روزها بیشتر شنیده می شود ؛ خامنه ای کوثر است ، هاشمی خاک بر سر است .
اکبر گنجی در جملاتی در کتاب تاریکخانه ی اشباح می گوید :
روند جهانی شدن « پویش و تجدد » ما را وارد فرآیند نوسازی کرد . اما نه به دموکراسی دست یافته ایم و نه معشوق توسعه را در آغوش گرفتیم . منتها به دلیل گذر از جهان کهن به جهان جدید ، دردهای زایمان را یک صد سال است که تحمل کرده و گاه برای سالم به دنیا آوردن نوزاد مجبور به عمل سزارین می شویم .تعارض تجدد و سنت بحران هویت ، طلاق ، بیکاری ، تورم ، نابرابری ، قتل و جنایت و ... برخی از معضلاتی هستند که در دوران گذار به صورت بحرانی بروز و ظهور می یابند .قتل مخالفان سیاسی و ظهور جنبش های فاشیستی و شبه فاشیستی بخشی دیگر از آسیب های جدی دوران گذارند .
هاشمی رفسنجانی نمونه ی یک فاشیست کنار رفته است .
بطور کل بعد از جنگ های بزرگ ، اکثر کشورها ، دولت های رفاه را می آورند تا با خدمات درمانی و بازنشستگی و از کار افتادگی ؛ کشور را ترمیم کنند و علی اکبر هاشمی رفسنجانی هم با روی کار آوردن یک دولت لیبرال کلاسیک ، فاصله طبقاتی شدیدی را در کشور ایجاد کرد و کشوری که در زمان جنگ حتی یک ریال ارز خارجی استقراض نکرده بود ؛ با گرفتن وام های کلان پا به عرصه گذاشت .
وام هایی که هنوز کشور در حال باز پرداخت آن است .
حاج کاظم در آژانس شیشه ای یکی از هزاران شخصیتی است که از دست هاشمی به گوشه ای خزیدند و ترجیح دادند که تماشا بکنند ...
در دوران هاشمی وزارت اطلاعات وارد کار اقتصادی شد و نتیجتا آن شد که این وزارت خانه برای درآمد زایی به سراغ متمولین رفت و ماحصلش فساد گسترده و فضای نا امن برای سرمایه شد .
تورم بالای 23 درصد ، کشتن منتقدان سیاسی ، ایجاد فضای رعب و وحشت ؛ به طوری که کسی جرات سخنرانی مخالف بر علیه فلاحیان را نکرد و ... تنها گوشه ای از کارنامه ی هاشمی است .
برای شناخت هاشمی شاید باید به عقب بازگشت ، از ترور مشکوکش که حداقل من تاکنون باورش نکرده ام و وحتی قبلتر ، عضویت در شورای انقلاب و به قدرت رساندن آیت الله خامنه ای و نقش بارزش در جنگ و ماجرای مک فارلین و ....
هاشمی رفسنجانی که با القابی شبیه عالیجناب سرخ پوش و اکبر شاه و ... در بین عوام و روشنفکران شناخته می شود ، چندی پیش مصاحبه ای کرده و ماجرای میکونوس را به عناصر خودسری نسبت داده که هنوز هم حیات دارند و بی شک اشاره اش به حسین الله کرم و عناصر شبیه وی است .
هاشمی باید قبول کند که کارنامه اش جای دفاع ندارد ، هاشمی این روزها به فکر آبرویش در تاریخ است و امثال زیبا کلام تلاش می کنند تا از بدنامی در تاریخ نجاتش دهند و شعارهای بزرگی مانند قوام السلطنه ثانی و سردار سازندگی به ریش نداشته اش بچسبانند ؛ مردی که روزگاری با فریاد دشمن هاشمی دشمن پیغمبر است ، احساس خوبی داشت و تصور می کرد هیچ چیز جلو دارش نیست ، این روزها بیشتر سیبل حملات است و صد البته که مستحق آن نیز می باشد ...
نگارنده احمدی نژاد را نتیجه ی اعمال هاشمی می داند که در آینده و قسمت های بعدی بیشتر این مسئله را بازگو خواهم کرد ...
====================================
پ ن : همین دنبال تو گشتن ، یه جورایی طوافم شد ( برا دل خودم بود ، یادآوری یه ماجرا )