دست نوشته های یک مانی

دست نوشته های یک مانی

دست نوشته هایی از سوی کسی که بر عکس بسیاری فکر می کند ...
دست نوشته های یک مانی

دست نوشته های یک مانی

دست نوشته هایی از سوی کسی که بر عکس بسیاری فکر می کند ...

برای قوام السلطنه، کشتی بانی که سیاستش جواب نداد

امروز خیلی اتفاقی در تلگرام متن نامه قوام السلطنه را دیدم. متنی که بعد از قبول نخست وزیری در سال 31 نوشت و این قبول نخست وزیری چندان دوامی نداشت و سه روزه او و دولتش با قیام 30 تیر سرنگون شدند و همه دستاوردهای تاریخی خودش را به دلیل پذیرش نابخردانه این حکم از دست داد.


متن نامه به این شرح است:


(( ملت ایران!
بدون اندک تردید و درنگ دعوت شاهنشاه متبوع و مخفم خود را به مقام ریاست دولت پذیرفته و با وجود کبر سن و نیاز به استراحت، این بار سنگین را بر دوش گرفتم. در مقابل سختی و آشفتگی اوضاع، در مذهب یک وطن خواه صمیمی، کفر بود که به ملاحظات شخصی شانه از خدمتگزاری خالی کند و با بی قیدی به پریشانی و سیه بختی مملکت نظاره نماید.
حس مسئولیت و تکلیف مرا بر آن داشت که از فرصت مغتنم استفاده کرده و در مقام ترمیم ویرانی ها برآیم. در اینجا تذکر این نکته اساسی را لازم می دانم که به مناسبات حسنه با عموم ممالک، خاصه با دول بزرگ دنیا اهمیت بسیار می دهم و رفتار خود را نسبت به آن ها مطابق با مقدرات بین الملل می نمایم و لکن به اتباع ایرانی اجازه نخواهم داد که به اتکاء اجانب، اغراض خود را بر دولت من تحمیل کنند.
هم وطنان به عدل و داد مانند نان و آب نیازمندند. باید قوه قضائیه مستقل باشد و واقعا از دو قوه مقننه و مجریه تفکیک و از زیر نفوذ آن ها آزاد شود.
من شبی با وجدان آرام سر به بالین خواهم نهاد که در زندان های پایتخت و ولایات یک نفر بی گناه با ناله و آه به سر نبرد. من می خواهم تمام اهالی این کشور اعم از مامور دولت و صنعتگر و کارگر و برزگر و بازرگان، غنی و ثروتمند باشند. از چشم تنگی برخی رجال که در صدد کسر حقوق کارمندان و مصادره اتومبیل و فروش ادارات برآمده اند، تنفر دارم.
به همان اندازه که از عوامفریبی در امور سیاسی بیزارم در مسائل مذهبی نیز از ریا و سالوس منزجرم. کسانی که به بهانه مبارزه با افراطیون سرخ، ارتجاع سیاه را تقویت نموده اند، لطمه شدیدی به آزادی وارد ساخته و زحمات بانیان مشروطیت را از نیم قرن به این طرف به هدر داده اند.
ملت ایران!
من به اتکاء حمایت شما و نمایندگان شما این مقام را قبول کردم و هدف نهایی ام رفاه و سعادت شماست و به عموم اخطار میکنم که دوره عصیان سپری شده و روز اطاعت از اوامر و نواحی حکومت فرا رسیده است.
کشتیبان را سیاستی دگر آمد.
طهران- 27 تیر 1331
رئیس الوزرا- قوام السلطنه))


تاریخ با قوام السلطنه ای که سیاستی دگر داشت زیاد خوب تا نکرد.

او که فرمان مشروطه را برای مظفرالدین شاه نوشته بود خیلی راحت تر از تصورش از سیاست ایران برای همیشه رفت...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد