دست نوشته های یک مانی

دست نوشته های یک مانی

دست نوشته هایی از سوی کسی که بر عکس بسیاری فکر می کند ...
دست نوشته های یک مانی

دست نوشته های یک مانی

دست نوشته هایی از سوی کسی که بر عکس بسیاری فکر می کند ...

چرا حامی اقتصاد آزاد نیستم؟

چند روز پیش، رضا یکی از دوستان نزدیکم سوال ساده‌ای از من کرد که تقریبا یک هفته است که کماکان به آن فکر می کنم.

چرا از اقتصاد بازار آزاد دفاع نمی‌کنم؟

عجیب سوالی است. برای منی که جامعه شناسی خوانده ام، طبیعتا مارکسیسم جذابیت هایی دارد ولی این همه چیز نیست.

شاید همه چیز در همان جمله اولی که به او گفتم نهفته باشد. نظام سرمایه داری و اقتصاد آزاد خیلی بی رحم است. برای سرمایه داری و اقتصاد ازادی اهمیتی ندارد که دو صدک پایین جامعه ایرانی در ماه کمتر از 20 هزار تومان درآمد دارد (یعنی حتی توانایی خرید روزی یک سنگگ را هم ندارند)

برای سرمایه داری چیزی جز اعداد اهمیت ندارد. دولت یک بنگاه اقتصادی است که نباید ضرر دهد.

وقتی که دکتر نیلی و غنی نژاد و امثال هم و یه مشت کارگزارانی دست پرورده اقتصاد رفسنجانی سر کار باشن، آخرش هم می شه همین که روحانی بگه دولت را لاغر کنید تا تکان بخورد.

دولت تکان بخورد که چه؟

کینز به خوبی می گوید در دوره رکود باید اشتغال کاذب ایجاد شود ولی در اینجا هنوز دنبال لاغر کردن دولت هستند. حتی در این راه هم انقدر صادق نیستند که ادعا می کنند. آنها چشم از شستا بر نمی دارند چون پول ساز است. از خودرو سازی دست بر نمی دارند چون پول ساز است. فقط وقتی دولت را لاغر می کنند که بنگاه در آستانه ورشکستگی باشد.

کشور من جایی است که اعضای اتاق بازرگانیش دو و نیم برابر اتاق صنعتش هستند و باید هم اینگونه باشد که تولید نباشد و همه نگران باشند که اگر دلار پایین بیاید، بازار پر از جنس های خارجی می شود و کارگر بازهم بیکارتر...


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد