متاسفانه #علی_رضاقلی از متفکران ایرانی درگذشتند. به نظرم دو اثر شاخص ایشان جامعهشناسی نخبهکشی و جامعهشناسی خودکامگی بود. در جامعهشناسی نخبهکشی به طرح این سوال میپردازد که تغییر در یک جامعه توسط نخبگان انجام میشود یا بر اساس تحولات در پایین جامعه. او معتقد بود ما تخصص بالایی در کشتن نخبگانش داریم و استبداد ریشه تاریخی در این فلات دارد و سهم زیادی از دلایل عقبماندگی را به این موضوع میداد.
علی رضاقلی، فردوسی را میستود و معتقد بود که اشاره به مارهای روی دوش ضحاک هم مربوط به همین استبداد و ترس از حاکمان است. به نظر او اساسا حاکم خوب از نظر ایرانیان جنگآور، با تقوا و از فقرا دستگیر هست. او نظریات مارکس به خصوص شیوه تولید آسیایی را برای ایران اشتباه میدانست.
یک حرف کلیدی او در کتاب جامعهشناسی خودکامگی این بود که الگوی ذهنی مردم یک جامعه باید تغییر کند و تا زمانی که این اتفاق نیافتد، حاکمان هیچ فرقی باهم ندارند چون همگی از یک الگوی ذهنی بیرون آمدهاند. او سالها برای طراحی نظریهای مناسب برای فهم جامعه ایرانی تلاش کرد.
علی رضاقلی ارادت ویژهای به مصدق داشت. سه چهار سال پیش برای آخرین بار ایشان را در دفتر فرشاد مومنی دیدم و افتخار یادگیری از او را داشتم.
روحش شاد