دست نوشته های یک مانی

دست نوشته های یک مانی

دست نوشته هایی از سوی کسی که بر عکس بسیاری فکر می کند ...
دست نوشته های یک مانی

دست نوشته های یک مانی

دست نوشته هایی از سوی کسی که بر عکس بسیاری فکر می کند ...

سبقت از راست ؛ ممنوع !

این روزها شرایط کشور طوریست که حتی سه روز بعد را هم نمی توان پیش بینی کرد ، استیضاح احمدی نژاد ، کنار گذاشتن مشایی ، صحبت های آیت الله مصباح و سوال پرسیدن 90 نماینده با سر شاخه ای مطهری از دولت و ...

شاید تنها چیزی که می شد پیش بینی کرد ، قهرمانی پرسپولیس بود ...
اگر دولت استیضاح شود چه می شود ؟ انتخابات مجلس نزدیک است ؛ شرکت می کنید ؟ فکر می کنید مشارکت در چه حد باشد ؟
در این میان اصلاح طلبان در کجای معادله هستند ؟
جریان انحرافی ، ماهیت خارجی دارد ؟ اصلا وجود دارد ؟ هدفش چیست ؟ مرتبط با جنگیری است ؟ اگر بنا باشد بین این جریان و جریان قاطبه ی رهبری فعلی ، انتخابی کرد ؛ چه انتخابی می کنید ؟ در صورت بالا گرفتن این شکاف بین رهبری و ریاست جمهوری ، چه می کنید ؟

این روزها بیشتر باید به این جمله فکر کرد که ؛ سبقت از راست ممنوع !

آینده چگونه خواهد بود ؟

شما چطور می بینید ؟


اینها تنها گوشه ای وضعیت فعلی کشور است !




نگارنده به وجود چنین جریانی بشدت مشکوک است !
سعید حجاریان در کتاب جمهوریت مطلبی دارد که گویا برای چنین روزی نوشته شده ؛ تاریخ نگارش مطلب 1377/4/10 می باشد  :

نکته : مطالب داخل پرانتز از سوی نگارنده اضافه شده است .

مدتی است که از جوانب گوناگون ادعا می شود در مقابل دو جناح اصلی درون نظام ( اصلاح طلبان و اصولگرایان ) جناح سومی علم کرده که رفتار مشکوکی دارد و از نیروهایی که از درون نظام ریزش می کنند در حال سرباز گیری است . ( مقایسه کنید با حرفایی شبیه اینکه احمدی نژاد گفته است اگر آقا حمایت نمی کرد 35 میلیون رای داشتم یا گفته می شود که اگر مشایی کاندید شود فتنه گران حامیش می شوند و ... )

گاه گفته می شود این جریان سوم در حال جمع کردن عده و عده و سرباز گیری است و گاه ادعا می شود این جریان خصلتی سیاسی - فرهنگی دارد ( حرفایی شبیه اینکه اینان رمال و جن گیر بوده و ادعای دروغ ارتباط با امام زمان دارند و ... یانگاه کنید به این خبر  و یا این خبر و یا این خبر و یا این خبر  و یا این خبر ) و از آنجا که توسط محافل مشکوک داخلی و خارجی حمایت می شود ( منتب کردن جریان به اسرائیل ، امریکا یا حتی جریاناتی شبیه حجتیه یا افرادی شبیه هوشنگ امیر احمدی و منوشه امیر و ... )


باید نیروهای خودی در مقابل آن جبهه ی مشترکی تشکیل دهند و سر فتنه را به سنگ بکوند . ( بدون شرح !!! )


به نظر ما اینگونه تحلیل از آرایش نیروهای سیاسی ، موسمی است . و به کار توجیه وحدت های بی پایه و صوری می آید . تراشیدن دشمن فرضی و موهوم ، و حمله به آن اگر از ساده دلی دون کیشوت مآبانه سرچشمه نگرفته باشد ، حکایت از نوعی رندی سیاسی می کند که می خواهد کم کم بخش هایی از نیروهای « خودی » را هم پیمان با جریان سوم تلقی کند و از این طریق کمر به حذف آنان ببندد .

آنان که خود را قیم بهشت و دوزخ می دانند و با تقسیم بندی سیاه و سفید نیروهای سیاسی کشور به دو گروه ولایت گریز و ولایت پذیر طرفی نسبته اند ،اکنون به گونه ای تاکتیکی به تز سه جریان روی آورده اند تا با جذب بخش هایی از جریان دوم و دفع بخش های دیگر آن ، دوباره به جهان دو رنگ خود بازگردند .

بی شک در آینده بیشتر در این زمینه خواهم نوشت و پاسخ سوالات مطرح شده را خواهم داد ...


مانی !


( مطلب از یکی از وبلاگ های مرحوممان بود )

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد